خدا میدونه

 

خدا میدونه

 

شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره

تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره

 

خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو

از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو

 

خدا میدونه  تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری

خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری

 

خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده

نذار پلک‌هاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده

 

خدا رو میشه حسش کرد .. توی هر حالی که باشی

فقط  باید تو  با یادش .. توی هر لحظه همراشی

 

 

 

 

 

باور کن دنیامی

 

 

دو سه روزه که دلم بهونتو میگیره

همه ی ثانیه ها بدون تو دلگیره

 

تو کجایی نمیدونم ، من که فکرتم هنوز

شک ندارم که دوباره تورو میبینم یه روز

 

باور کن دنیامی

همونی که میخوامی

 

حسم بهت عوض نمیشه

کی جز تو میتونه مثه منه دیوونه

 

عاشق تو باشه همیشه

 

خودتم خوب میدونی که من چقد دوست دارم

سخته واسم که بخوام دوریتو طاقت بیارم

 

سخته اما مطمئنم همه چی درست میشه

یکی اینجا هست که عشقت همه ی زندگیشه

 

 

 

 

یه احساس تازه

 

یه احساسی به تو دارم یه حس تازه و مبهم

یه جوری توی دنیامی که تنها با تو خوشحالم

 

یه احساسی به تو دارم شبیه شوق و بیخوابی

تو چشمات طرح خورشیده تو این شبهای مردابی

 

تا دستای تو راهی نیست دارم از گریه کم میشم

تو مرز بین من با تو دارم شکل خودم میشم

 

مث گلهای بی گلدون هنوزم مات بارونی

تو از دلتنگی دریا توی توفان چی می دونی؟

 

نمی دونم کجا بودم که رویاهامو گم کردم

که می سوزم که می میرم اگر که از تو برگردم

 

خودم بودم که می خواستم همه دنیای من باشی

ببین غرق توام اما هنوز می ترسی تنها شی

 

یه احساسی به تو دارم یه جوری از تو سرشارم

یه کم این حسّو باور کن که بی وقفه دوست دارم

 

یه احساسی به تو دارم شبیه عشق و دل بستن

تو هم مثل منی اما یه کم عاشق تری از من

 

بابک صحرایی

 

 

 

 

 

 

شریک

 

 

شریک سقف من نیستی

بذار همسایه باشیم و فقط یک دونه دیوارو

شریکم باش . شریکم باش . شریکم

 

شریک عمر من نیستی

بیا هم لحظه باشیم و همین یک لحظه دیدارو

شریکم باش . شریکم باش . شریکم

 

فقط در هفته . یک لبخند . لبتو قسمت من کن

اگه خورشید من نیستی . بیا و شمعو روشن کن

 

تمنای شرابم نیست . یه جرعه آب شریکم باش

کنار چشمه رویا . یه لحظه خواب شریکم باش

 

شریک زندگیم نیستی . شریک آرزویم باش

اگه نیستی کنار من . بیا و ربرویم باش

 

سلامی کن گه و گاهی . به نام آشنا بر من

همین اندازه هم بسه . برای شور دل بستن

 

غزل خونم نباش اما به حرفی ساده شادم کن

اگه دیدی منو . بشناس . نمیگم اینکه یادم کن

 

یه عشق نا به سامانو چه سامانی از این خوشتر

شکایتنامه دل رو چه پایانی از این خوشتر؟

 

 

 

 

 

 

فصل امتحاناتـــ ...

مــטּ جز مرور

رنگ چشمانتـــ ...

و פֿـط ڪشیدטּ زیر

دلتنگے هایمـــ ...

هیچ درسے ندارمـــ !!!

♥בور نـرو

بیا ڪنار בلم...

من غیر از این ها ڪه می نویسم

نوازش هم بلـבم...

 

 

 

 

 

 

خوشبخت ترین ادم دنیا

 

من تو رو دوست دارم خودتم میدونی               داری این احساس و از چشام میخونی

 

من تورو دوست دارم خودتم اگاهی                   واسه تو میمیرم تو شبیه ماهی

 

من تو رو دوست دارم بیشتر از هر چیزی            وقتی که موهات و رو شونه هام میریزی

 

تو مدارا کردی با دل غمگینم                          با تو پر میگیرم بی تو من سنگینم

 

من چه حالم خوبه وقتی با من هستی            توی این حاله خوش تو با من همدستی

 

حتی تو رویاهام تو کنارم هستی

 

من تو رو دوست دارم وقتی که میخندی               وقتی که چشمات و رو بدیام میبندی

 

من تو رو دوست دارم اینو جدی میگم                  تو سراپا گوشی وقتی چیزی میگم

 

وقتی جایی میری دل من میگیره                       تو که نیستی ذهنم با خودش درگیره

 

تو که پیشم باشی پر رو یا میشم                       با تو خوشبخت ترین ادم دنیا میشم

 

دلبره نازه من شوق پروازه من                               تا ابد با من باش محرم راز من

 

 

 

 

 

فراموشی

 

نمیدونی تو این روزا چقدر از زندگی سیرم

دارم میمیرم از اینکه تو رفتی و نمیمیرم



نمیدونی تو این روزا چقدر یاد ِ تو میفتم

ته ِ دنیام نزدیک ِنگاه کن کی بهت گفتم



کجا باید برم بی تو؟! تویی که قد ِ دنیامی

که هرجایی رو میبینم نبینم پیش ِ چشمامی



برم هرجای ِ این دنیا شبم با بغض دم سازه

آخه هرجا یه چیزی هست منو یاد ِ تو بندازه



 

 

 

باور نکن

 

باور نکن تنهاییت را

من در تو پنهانم ،تو در من

از من به من نزدیک تر تو

از تو به تو نزدیک تر من

 

باور نکن تنهاییت را

تا یک دل و یک درد داری

تا در عبور از کوچه عشق

بر دوش هم سر میگذاریم

 

دل تاب تنهایی ندارد

باور نکن تنهاییت را

هر جای این دنیا که باشی

من باتوام تنهای تنها

 

من با توام هرجا که هستی

حتی اگر با هم نباشیم

حتی اگر یک لحظه یک روز

با هم در این عالم نباشیم

 

این خانه را بگذار و بگذر

با من بیا تا کعبه دل

باور نکن تنهاییت را

من با تو ام منزل به منزل

 

 

 

دلت با منه

 

ازم دوری اما دلت با منه

ازت دورم اما دلم روشنه

 

تو چشمای تو عکس چشمامه و

تو چشمای من عکس چشمای تو

 

تو این لحظه هایی که دورم ازت

همه خاطره هامونو خط به خط

 

دوباره تو ذهنم نگاه میبکنم

دارم اسمتو هی صدا میکنم

 

کی گفته از عشق تو دست میکشم

دارم با خیالت نفس میکشم

 

چه حس عجیبی چه آرامشی

تو هم باخیالم نفس میکشی

 

میدونم تو هم مثل من دلخوری

تو هم مثل من بغضتو میخوری

 

نگاهت پر از حف و درد دله

ولی خب تموم میشه این فاصله

 

دوباره مثه اون روزای قدیم

که باهم تو بارون قدم میزدیم

از احساس هم دیگه حض میکنیم

 زمین و زمانو عوض میکنیم

 

کی گفته از عشق تو دست میکشم

دارم با خیالت نفس میکشم

 

چه حس عجیبی چه آرامشی

تو هم باخیالم نفس میکشی…

 

 

 

 

 

جوونی

 

لالایی می خونم روتو می پوشونم

بی ترس  و اضطراب با من بری به خواب

 

جوونم کن اگه جرم جوونی

جوونی کن که پامون گیر باشه

فقط تقدیره که می شه همیشه

دعا کن عشقمون تقدیر باشه

 

تو داری خالق اون لحظه می شی

که من شادم سر راه نگاهت

 از اینجاهاله ی ماه ُ نگاه کن

ببین امشب چقدر ماهه نگاهت

 

تو نزدیکی که دنیا دور می شه

آدم با عشق تو مغرور می شه

خیالم راحته هستی و هر شب

تو آغوش خودم خوابی همیشه

 

لالایی می خونم، رو تو می پوشونم

بی ترس و اضطراب با من بری به خواب

آدم بدون روح  می مونه روی آب

عادت هر شبو با من بری به خواب

 

لالایی می خونم، رو تو می پوشونم

بی ترس  و اضطر اب با من بری به خواب

من با تو روشنم تنها به من بتاب

دست منو بگیر با تو برم به خواب

 

جوونم کن اگه جرم جوونی

جوونی کن رو دنیـــآ پا بزارم

تو آغاز همین پایان خوبی

چه روزهای قشنگی با تو دارم

 

بگو چشم هامو رو دنیا ببندم

بزار چیزی به غیر از تو نبینم

فقط دور تو می چرخم همیشه

تو خورشیدی و من کل زمینم

 

چجوری پنجره بازه به بیرون

تو خوابیدی ولی بیدار شیشه

ببین احساس دیروز من و تو

چه احساس قشنگی داره می شه

 

لالایی می خونم روتو می پوشونم

بی ترس  و اضطراب با من بری به خواب

آدم بدون روح می مونه روی آب

عادت هر شبو با من بری به خواب

 

لالایی می خونم رو تو می پوشونم

بی ترس  و اضطراب با من بری به خواب

من با تو روشنم تنها به من بتاب

دست منو بگیر با  تو برم به خواب 

 

دست منو بگیر با تو برم به خواب

 

 

لحظه ی  آخرین


برام دعا کن عشق من،همین روزا بمیرم

آخه دارم از رفتنت، بدجوری گر میگیرم


دعا کنم که این نفس تموم شه تا سپیده

کسی نفهمه عاشقت چی تا سحر کشیده


این آخرین بار عزیز ، دستامو محکمتر بگیر

آخه تو که داری می ری، به من نگو بمون نمیر


داری میای یه باغ سبز ، درش به روت باز هنوز

من باغ سوختم نازنین، باشه برو با من نسوز


اگه یه روز برگشتی و گفتن فلانی مرده

بدون که زیر خاک سرد حس نگات رو برده


گریه نکن برای من قسمت ما همینه

دستام رو محکمتر بگیر لحظه ی  آخرین اینه

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 20 دی 1393برچسب:, | 2:17 PM | نویسنده : مهدی |

.: Weblog Themes By BlackSkin :.